به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصادبه نقل از فارس، بورس در سال ۹۹ روزهای پر فراز و نشیبی را پست سر گذاشته است. رشد بازار سرمایه درماه های ابتدایی سال منجر به این فرضیه شد که تورم به دلیل رشد بورس افزایش پیدا کرده است. اما با نزول بازار سرمایه تورم نه تنها کاهش پیدا نکرد، بلکه باز هم افزایش پیدا کرد.
احمد جانجان، تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است بورس عامل تورم در اقتصاد کشور نبوده و دولت حمایتی از بازار سرمایه انجام نداده است. در ادامه گفت و گوی خبرنگار با جانجان را می خوانید:
خبرنگار: وضعیت فعلی بورس را چگونه ارزیابی می کنید؟ شاخص کل و شاخص هموزن می توانند به یک حمایت معتبر برسند و خیال سهامداران بابت ضرر نکردن راحت شود؟
جانجان: با اظهار نظرات افرادی که کارشان چیز دیگری است و توانایی تحلیل و بیان نظرات کارشناسی در زمینه بازار سرمایه ندارند، بزرگترین صدمه به بورس اتفاق افتاده است. یکی از این اظهار نظرها که توسط کارشناسان اقتصادی بسیاری نقد شد مربوط به سخنان رئیس جمهور در تاریخ ۲۴ دی ماه سال ۹۹ است. در ۲۴ دی ماه شاخص کل هموزن بورس در حال شکستن کانال نزولی چند ماهه خود بود. در صورتی که این کانال شکسته می شد، می توانستیم یک حمایت معتبر برای بورس در نظر بگیریم. از منظر تحلیل تکنیکال در این صورت می توانستیم شاخص هموزن را در ۴۷۰ هزار واحد تثبیت کنیم. در این روز رئیس جمهور در یک اظهار نظر جنجالی اعلام کرد که نرخ دلار می تواند به ۱۵ هزار تومان برسد. این اظهار نظر نه تنها بازار ارز را با یک چالش جدی مواجه کرد، بلکه بازارهای موازی مانند بازار سرمایه را نیز وارد یک روند نزولی کرد.
واکنش ۵ روز دلار به یک اظهار نظر
خبرنگار: در این دوره نرخ دلار در چه کانالی قرار داشت و این اظهار نظر چه تغییراتی را در بازار سرمایه ایجاد کرد؟
جانجان: این صحبت های رئیس جمهور در حالی انجام شد که نرخ دلار بر روی ۲۴ هزار و ۷۶۰ تومان بود که پس از این اظهار نظر، طی ۵ روز دلار به نرخ ۲۱ هزار و ۸۰۰ تومان رسید و نکته جالب توجه در این خصوص این بود که تنها ۵ روز کاهش قیمت ادامه داشت. بعد از روز ششم دلار باز هم روند صعودی به خود گرفت و در روز ششم به ۲۲ هزار تومان رسید و جالب اینجاست که طی ۱۱ روز به قیمت اعلامی وی در روز مصاحبه رسید.
یعنی این صحبت های رئیس جمهور تنها ۱۱ روز توانست بازار ارز را با تغیییر روند مواجه کند و بعد از گذشت چند روز به همان قیمت روز ۲۴ دی ماه برگشت. در بازار سرمایه شاخص کل هموزن از ۴۶۱ هزار و ۱۶۲ واحد طی ۲۵ روز تقویمی و ۱۶ روز معاملاتی با ۴۵ هزار و ۷۷۵ واحد کاهش مواجه شد. نکته جالب این است که هنوز پس از گذشت ۲ ماه شخص کل هموزن نتوانسته است به ۴۶۱ هزار واحد برسد. همانگونه که گفتم این صحبت ها در حالی بود که شاخص آماده بازی در سطح ۴۷۰ هزار واحدی را داشت و رئیس جمهور با این اظهار نظر شوک بزرگی به بازار سرمایه وارد کرد. با توجه به همبستگی نرخ دلار و بازار سهام می شد این روند را پیش بینی کرد. دقیقا این روند مطابق با پیش بینی ها رخ داده است.
* ۳۰ درصد ارزش سهام عدالت کم شد
خبرنگار: یعنی معتقد هستید دولت به دنبال به تاخیر انداختن رشد بازار سرمایه است؟
جانجان: به نظر من دلیل وارد کردن این شوک به بازار این موضوع بود که دولت رشد بازار سهام را به تعویق بیاندازد. یعنی دولت به دنبال سیاسی کاری مشخصی در بازار سهام است. این سطح از سیاسی کاری صدمه زیادی را به بازار سهام به ویژه سهامدار خرد وارد کرده است.
سهامداری که دارای سهام عدالت بوده و مقدار زیادی از ارزش این سهام کاهش پیدا کرده است. مقایسه ارزش سهام عدالت در سال گذشته نشان می دهد، ارزش این سهام حدود ۳۰ درصد کاهش یافته است.
خبرنگار: منطق دلار ۱۵ هزار تومانی در شرایط اقتصادی کشور چیست؟
جانجان: آقای روحانی دوست دارد که دلار به ۱۵ هزار تومان برسد که اگر توانایی آن را داشته باشد آن را به این قیمتها میرساند. یک نکته جالب در خصوص دلار ۱۵ هزار تومانی اینکه این نرخ اصلا ماندگار نیست. محاسبات اقتصادی نشان می دهد در حال حاضر کف ارزش قیمت دلار دراقتصاد ایران ۲۰ هزار تومان است و سوالی که پیش می آید این است که دلار چرا باید پایینتر از ارزش ذاتی خود معامله شود.
یکی از بزرگترین مشکلات ما آن است که در برابر کشورهایی که با آنها معامله میکنیم و طرف تجاری ما هستند، در برابر بالا بردن ارزش پول داخلی گرفتار دامپینگ طرف مقابل میشویم و به این شکل ما صرفا واردکننده میشویم و تولید و اشتغال داخلی نابود میشود. چرا به دلیل یک امر سیاسی میخواهند قیمت ارز را پایین بیاورند و در نهایت بگویند که ارز ۱۵ هزار تومان شده و نرخ ارز مطابق تمامی دولتها ۵ برابر رشد کرده است و از زمانی که ایشان این صحبت را کرده بازار ۳۹ هزار واحد کاهش داشته و امروز شاخص کل هموزن ۴۴۲ هزار واحد است.
* دولت در حال بازی دادن سهامداران است
خبرنگار: روند فعلی بازار سرمایه با توجه به افت ۴۵ درصدی از نقطه اوج بازار در مرداد ماه سال ۹۹، چگونه خواهد بود. برخی از کارشناسان قیمت سهم ها در وضعیت فعلی را بسیار ارزنده می دانند. نظر شما چیست؟
جانجان: در حال حاضر بازار ارزنده است. یعنی بسیاری از سهم ها با توجه به افتی که داشته اند، در پایین ترین قیمت خود هستند. چه سهم های دلاری و چه سهم های ریالی همه در ارزنده ترین قیمت خود هستند. اما دولتمردان با وعده و وعید سرخرمن از نوع برجامی در حال نوعی بازی با سهامداران هستند. اینجا باید از دولت پرسید چرا ذخایر کشور را نابود میکند تا دولت بعدی نیز مجبور به گدایی و مذاکره شود.
از طرف دیگر نرخهای جهانی نیز افزایش قابل توجهی داشته است و حاشیه سود شرکتها در حال رشد است. نرخ فلزات، قیمت نفت و سایر عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد جهانی طی ماه های گذشته افزایش قابل توجهی داشته است. این مساله می تواند برای بورس ایران بسیار مفید باشد. اما در واقعیت می بینیم که تغییر عمده ای در روند بازار سرمایه رخ نمی دهد. من فکر می کنم روند موجود در بازار سرمایه نوعی روند مصنوعی و دستکاری شده باشد که باید منتظر نشست و دید این مساله چه زمانی پایان می پذیرد.
خبرنگار: با توجه به همه این موارد مثبت درخصوص بازار سرمایه، اما بازار به این روندها واکنش خاصی نشان نمی دهد، دلیل خاصی برای این موضوع می توان بیان داشت؟
جانجان: این مساله می تواند تنها یک دلیل داشته باشد، آنهم بی اعتمادی شکل گرفته به بازار سرمایه است. پیش آورنده این موضوع نیز تنها دولت است. تصمیمات دولت و پافشاری بر فروش اوراق در ماه های پایانی سال، نقدینگی را از بورس خارج کرده است. صندوق ها با درآمد ثابت که مکلف به خرید این اوراق هستند و سهامداران خرد نیز در حال خارج کردن پول خود از بورس هستند. یعنی سهامداران به سیاست های دولت واکنش منفی نشان داده و دیگر نمی خواهند ضرر کنند.
البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که دولت و مجلس دقیقا برخلاف نظرات کارشناسی رفتار می کنند که این مساله بر شرکت های حاضر در بورس تاثیر فراوانی داشته است. به عنوان نمونه، در خصوص افزایش قیمت حاملهای انرژی شرکتها، نمایندگان مجلس گفتند که بایستی بر اساس میانگین هزینه جهانی محاسبه شود که در شرایط تحریم فعلی این اقدام از بین بردن مزیت نسبی است و کشور دارای بزرگترین ذخایر گازی جهان در شرایط تحریم بایستی مواد اولیه را به شرکت های خود با قیمت بالایی بدهد. کدام کشوری عملکرد ایران را نسبت به مزیت نسبی خود انجام میدهد. این موضوع همانند این است که در شرایط فعلی قدرت موشکی خود را تخریب کنیم و با افزایش قیمت انرژی حاشیه سود شرکتها و واحدهای تولیدی را کاهش دهیم. نکته قابل توجه آنکه با کاهش قیمت جهانی این شرکت ها هم دچار ضرر و زیان خواهندشد.
خبرنگار: مجلس در این خصوص باید چه اقدامی انجام می داد؟
جانجان: دولت و مجلس باید بگذارند که آنجا که کشور دارای مزیت نسبی است و به جای این اقدامات اجازه دهند که این شرکت ها با تخفیف تجارت کنند. در این زمینه نکته قابل توجه آنکه اگر صادرات نفتی در کشور نداشته باشیم، جریان ورودی پول مگر به جز شرکت های پتروپالایشی، فولادی و معدنی اتفاق می افتد. این قبیل اقدامات غلط است و این افزایش قیمت حاملهای انرژی همانند موضوع بنزین یا حتی بدتر است و متاسفانه فهم دقیقی از این جریانات وجود ندارد و علی ایحال با توجه به وضعیت بودجه سال ۱۴۰۰، تورم کالایی به نظر بنده در صورت عدم توافق یا طولانیشدن آن ۶۰ یا ۷۰ درصد است و این تورم شوخی ندارد. در بازار بورس نیز با ضربه زدن به مردم دیگر اعتمادی وجود ندارد و لذا مردم نیز به سمت خرید کالا و انبار آن میروند.
* نقدینگی ۱۲۰۰۰ هزار میلیارد تومانی در راه کشور
خبرنگار: رئیس کل بانک مرکزی گفته اند، در سال ۹۸ و ۹۹ بخشهایی از بودجه دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه تأمین شد که به زبان سادهتر به معنای چاپ پول است که نتیجه اش تورم خواهد بود. با توجه به کسریهای بودجه کاری غیر از این نمیتوانستیم انجام دهیم. حال سوال پیش می آید جبران کسری بودجه با چه روش و به چه قیمتی؟
جانجان: چاپ پول سنگین برای کسری بودجه در ادامه تبعات غیرقابل انکاری چون افزایش تورم داشته است که امروز رئیسکل بانک مرکزی به آن معترف است. اما علت این اعتراف دیرهنگام نیز احتیاج مبرم به تداوم این روند است که به نظر می رسد این اعتراف نیز قدامی پیشدستانه برای اخذ مجوز برای چاپ پول بیشتر تلقی می شود. در اثر چاپ پول و افزایش پایه پولی، تورم سر به فلک کشید و دیوار بورس کوتاه بود و در ماه های ابتدایی سال همه چیز را بر گردن بورس شکستند. با این دست اقدامات که در یکی از روزنامههای اقتصادی وابسته به دولت نیز کلید خورده بود در میان بهت و ناباوری صاحبنظران، بورس عامل تورم شناخته شد! تئوری که مرغ پخته را به خنده وا میداشت چون در تمامی دنیا حتی در مریخ و خارج از کهکشان راه شیری، تورم باعث رونق بورس شناخته میشود؛ چرا که سایز اقتصاد چندین برابر بورس است.
در اثر یکسانسازی حقوقها، کسری بودجه توام با رکود و بدون رشد اقتصادی، انتشار اوراق به صورت فزاینده سرعت پیدا کرد و اوراقی که در تمامی دنیا باعث رونق می شود، برای ما به سم تبدیل شده است. چون منابع حاصل از فروش اوراق صرفا در هزینه و حقوق مصرف میشود و ارزنی از آن صرف توسعه زیرساختها و عمران کشور نمیشود. پس شیره نقدینگی بازار سهام توسط اوراق مکیده شد و با ندانمکاری مسئولین ذیربط نقدشوندگی بازار کاهش یافت. حالا نه تنها هیچ اقتصاددانی را نخواهید یافت که پس از ریزش چند ماهه و هفتاد درصدی سهم ها، کاهش یا افزایش تورم را به بورس پیوند بزند.
خبرنگار: از امسال دولت باید این اوراق را پس بدهد. این مساله چگونه اقتصاد کشور و بورس را تحت تاثیر قرار می دهد؟
جانجان: حالا دولت باید ماهیانه حدود ۱۰هزار میلیارد تومان بازپرداخت اوراق سررسید شده در سال جاری داشته باشد و از طرف دیگر یکسانسازی حقوقها چنان دولت را در مخمصه پرداختها انداخته که گاهی از بودجه بهداشتی و درمانی هم سرشکن میکند آن هم در وانفسای کرونا.
* رئیس دفتر رئیس جمهور تحلیلگر تکنیکالی بورس شده است
خبرنگار: دولت در سال ۹۹ بسیاری از اشتباهات را پشت سر هم انجام داد. به نظر شما دولت حمایتی از بورس داشته است؟
جانجان: امروز پالسهای اشتباهی به بازار سهام داده میشود و فعالان قدیمی این بازار با سرمایه کلان با دیدن این وضعیت سرمایه خود را خارج کرده و بسیاری از سرمایهگذاران خرد نیز به تبع ضرر کرده و از هر فرصتی برای خروج استفاده می کنند. اقتصاد دارای قوانین و مقررات خاص خود است. امروز رئیس دفتر رئیس جمهور به یک تکنیکالیست بورس بدل شده که بسیار زشت است و تمامی کشورهای دنیا برای بازار سهام خود هزینه میکنند. اما در ایران برعکس عمل میشود و با این دست فرمان ۳۵۰۰ هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی را حلوا حلوا باید کرد چون به ۹ تا ۱۲ هزار هزار میلیارد تومان خواهد رسید که منجر به تورمهای ۷۰، ۸۰ درصد سالیانه خواهد شد.
نظر شما